ماجرای خرابی پمپ آب جبهه از زبان مادر شهید اسماعیل شعبانپور چاپ
نوشته شده توسط روابط عمومی   
پنجشنبه, 06 بهمن 1390 ساعت 22:45

ماجرایی که میخوانید مربوط می شود به یک خاطره جالب از زبان مادر شهید اسماعیل شعبانپور.

شغل این شهید مکانیکی بود ولی این شهید خیلی به کارهای فنی آشنایی داشت.خلاصه ماجرا این است منطقه ای که اسماعیل خدمت میکرد مشکل آب داشت(بخاطر خرابی موتور برق و پمپ آب) به همین دلیل از تانکر آب استفاده میکردند.

این آب در اثر گرمای طاقت فرسای جنوب خیلی گرم می شد و سربازان به ناچار اون آبو میخوردند.اسماعیل خیلی از این موضوع ناراحت بود و از فرماندش اجازه گرفت تا موتور برق و پمپ آب رو خونه بیاره و درستشون کنه.بهتره بقیه ماجرا رو از زبان مادر شهید بخوانید:

اسماعیل مرخصی اومده بود گفت: مامان،تشنمه،یه لیوان آب میخوام.گفتم باشه ولی آب سرد نداریم، یخچالمون خرابه.

اسماعیل گفت: اشکالی نداره اگه یخچالمون هم خراب نبود من آب سرد نمی خوردم.الان تو جبهه دارن آب جوش تانکرو میخورن!اونهم اونقد داغه برای خوردنش فوت میزنن میخورن.

مادر شهید در ادامه میگوید: اسماعیل 10روز اینجا موند بعد از 10روز، سربازی رفت.4روز بعد نیمه شب دیدم 2با تا پمپ از جبهه برگشته.گفتم اسماعیل اینها چیه دستته؟گفت: هیچی نیست مامان.خلاصه صبح دیدم پمپ هارو باز کرد تعمیر کرد آزمایش کرد بلند شد رفت.5روز دیگه اومد، گفت: منطقه ای که ما بودیم آب نداشت من این پمپ هارو بردم درستشون کردم بچه ها دیگه از اون تانکر استفاده نمیکنن.

http://laleha.com/upload/davani/naame-shabanpour.jpg

برگه ماموریت تعمیر موتور برق به شهید اسماعیل شعبانپور

 

فرماندشون 16روز مرخصی تشویقی بهش داد؛بعد از چند روز دیگه وقتی اومد خونه تعجب کردم گفتم: اسماعیل چی شده؟فرار کردی؟ گفت: نه مامان،فرار نکردم فرماندم بهم تشویقی داد.بعد از این ماجرا،چند هفته بعد، بهمون خبر دادند اسماعیل اسیر شده بعد ما رفتیم پیگیری کردیم دیدیم نه اسیر نشده،شهید شده بعد از یه مدت جنازه اسماعیلو آوردند...

http://www.laleha.com/upload/davani/je-sh.jpg

مراسم تشیع جنازه شهید اسماعیل شعبانپور

روحش شاد.برای دیدن قسمت های از مصاحبه لاله ها با مادر شهید از پلیر زیر استفاده کنید:

 

آخرین بروز رسانی در جمعه, 07 بهمن 1390 ساعت 12:08