اشعاری در وصف بن بست شهید صیقلی ها چاپ
نوشته شده توسط روابط عمومی   
شنبه, 25 شهریور 1391 ساعت 01:55

قطره اشکی ست که بر گوشه ی صدها دیده ست

کومله شهر شهیدان به خون غلطیده ست



شهر آرامش و نور است ، مزار شهداست

کومله خاطره ی خوب شهیدان خداست



خاطرات شهدا ، عطر لباس خاکی

نیکنام ، اصغری و صیقلی و املاکی



کوچه ای هست که از عطر خدا مست شده

چشم ها خیره به این کوچه ی بن بست شده



کوچه ای هست که 9 لاله ی برتر دارد

کوچه ای هست که هر خانه کبوتر دارد



من به این کوچه ی بن بست ارادت دارم

با وضو آمده ام شوق زیارت دارم



دلم از یاد شهیدان و طن مدهوش است

وصف این کوچه شبیه حرم شش گوشه ست



عشق به خط ولایت همه جا منجلی است

نیکنام است هر آنکس که دلش منجلی است



ننگمان باد اگر از شهدا دل بکنیم

قدر یک ثانیه از یاد خدا دل بکنیم



ننگمان باد اگر ذوب ولایت نشویم

تشنه ی شربت شیرین شهادت نشویم



هرگز از یاد نبردیم کبوترها را

حفظ کردیم همه حرمت سنگرها را



مثل خون یاد شما در رگ مان جاری باد

تا ابد سنت مان سنت بیداری باد



حرم و کوچه مهیاست بیا تا برویم

«کربلا منتظر ماست بیا تا برویم ...»





**********************************************



قصه ی ما روایت شهری ست

کوچه ای سرخ و جاودان دارد

کوچه ای که اگرچه بن بست است

راه اما به آسمان دارد



کومله خانه ی شهیدان است

قصه ی شور انقلابی هاست

وصف آنان  که قطعه قطعه شدند

قصه ی ایرج ترابی هاست



شهدای عزیز روحانی

خاطرات حسین زاده بخیر

جعفر احمدی و شهدی نیز

یاد مردان با اراده بخیر



سروها با ردای پیغمبر

در دل جنگ می خروشیدند

شهدای عزیز روحانی

کربلا را به چشم می دیدند



خاطرات شهیدمان نجفی

او که خود کوهی از بصیرت بود

عصوه ی حلم بود و مرد عمل

بخدا چشمه ی فضیلت بود



کومله شهر مهربانی هاست

بخدا شهر خالی از بدی است

خاطرات شهید عارف مان

شهر سید علی احمدی است



شهر دریادلان رزمنده

که جدا از تمام زشتی بود

شهر عبدالکریمی عاشق

او که همراه با بهشتی بود



مثل خورشید می درخشد باز

چشمه ی مهربانی و پاکی ست

او که عنوان قهرمان دارد

آری آری شهید املاکی ست





چشم های وحید یادت هست

صورت و سیرتش چه زیبا بود

آن شهید آن فرشته ی زیبا

یوسف پاکدامن ما بود



چهره ی باصفای سداسحاق

یاد آن روزهای روشن نور

یادگردان حمزه ومیثم

یاد سید علی مولاپور



یاد آنان که راه صد ساله

توی یک شب به عشق پیمودند

قصه ی میرعلی و میراحمد

دوبرادر که همسفر بودند



یاد یاران لحظه های غریب

یاد شعبانی و حسینی ها

یاد آنان که جان به کف بودند

یاد آن عاشق خمینی ها



یاد دوران سنگر و سجده

اشک ها ، وصل ها ، جدایی ها

سخنان شهید لاهوتی

یاد سد اشرف کیایی ها



خاطرات عزیزیان در بند

یاد رمضانی مرید امام

یاد سید مجید رهبر نیز

یاد مردان عشق وخون و قیام



یاد غیرت ، حماسه ی شهدا

که سرافراز کرده میهن را

یاد فیاض قانع و علوی

عطر یاد رضا فروتن را





مرحبا به غرور و غیرت تو

کومله مرحبا به ایمانت

کاش با افتخار بوسه زنم

به مزار شهید گمنامت



می رسد باز به مشام همه

عطر خوشبوی لاله از ایران

چقدر خون پاک این شهدا

ریخته روی خاک حاج عمران



قصه ی ما روایت جنگ است

وصف آنان که یادشان زنده ست

افتخار همه بسیجی ها

چون نگینی همیشه تابنده ست



گرچه جز شعر در بساطم نیست

دست خالی کنارتان هستم

حقتان را نشد ادا بکنم

شهدا شرمسارتان هستم



رضانیکوکار

شهریور1391